کاغذ پاره های من

ساخت وبلاگ
چند نکته درباره موج اخبار مهاجرت و خودکشی فاطمه موسوی ویایه- دکترای جامعه‌شناسیچرا هر روز خبر مهاجرت یکی از بستگان و آشنایان یا پناهندگی ورزشکاران و هنرمندان را می‌شنویم؟ آیا این موج مهاجرت عادی است؟ همه ناظران توافق دارند موج فعلی مهاجرت ایرانیان عادی نیست. عده‌ای متخصصان را بابت تلاش برای یافتن زندگی بهتر در کشورهای غربی سرزنش می‌کنند و آن‌ها را به فقدان وطن‌پرستی متهم و یادآوری می‌کنند بابت آموزش آن‌ها بودجه بسیاری صرف شده و خواهان موانع اداری و هزینه‌های مالی بیشتر بر سر راه مهاجرت متخصصان هستند، عده‌ای از خودخواهی مهاجرین می‌گویند که پدر و مادر خود را در ایام پیری رها می‌کنند و عده‌ای دیگر با شور انقلابی شعار می‌دهند که: «سفر چرا؟ بمان و پس بگیر». اما علوم اجتماعی ورای تصمیم‌های فردی به روابط و ساختارهای اجتماعی می‌نگرد و پاسخ می‌دهد: آنها که مهاجرت می‌کنند از تغییر شرایط جامعه ناامید شده‌اند و کشور را ترک می‌کنند. ■ هیرشمن در کتاب «خروج، اعتراض و وفاداری» (۱۹۷۰)، دو شیوه برخورد با نارضایتی از خدمات را (که از سوی سازمان‌هایی نظیر بنگاه، خانواده، حزب سیاسی و دولت عرضه می‌شود) بررسی می‌کند که عبارتند از: خروج و اعتراض. « خروج عبارت است از قطع رابطه فرد با سازمان متبوع و در عوض روی آوردن به سازمانی دیگر، حال آن‌که اعتراض عبارت است از مبادرت به اصلاح واحد متبوع به مدد انتقال صدای نارضایتی به دست اندرکاران».■ هیرشمن در مقاله «خروج، اعتراض، دولت» با مطرح کردن نقش دولت پژوهش خود را کامل می‌کند. او اشاره می‌کند گاهی شهروندان در تقابل با دولت به این نتیجه می‌رسند که اعتراض به جایی نمی‌رسد یا هزینه‌اش بسیار زیاد است و خروج را در دستور کار خویش قرار دهند و از کشورشان مهاجرت کنند. کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9manjooghf بازدید : 49 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1402 ساعت: 18:25

نمی دانم کسی این پست را به خاطر دارد یا نه! دیروز توی مطب دندانپزشکی آشنای قدیمی را دیدم. کمی حال و احوال کردیم گفت فلانی احوالت را می‌پرسید که دلش برایت تنگ شده. ابروهایم را بالا انداختم و داشتم نفس عمیقی می‌کشیدم که نگاهم کرد و گفت: میدانی که شوهرش طلاقش داده؟ نفس عمیقم در نیمه راه متوقف شد و گفتم :چی؟؟؟؟ چرا؟گفت اوضاع خوبی ندارد شوهرش رهایش کرد و با زن دیگری ازدواج کرد و رفت شهر دیگری. گفت پسر‌هایش که رسیدند به هجده سالگی مرد خودش را بازنشسته کرد و پول پیش خانه را به جای مهریه گذاشت برای زن و خودش با حقوق بازنشستگیش سوار ماشینش شد و رفت. گفت پسرهایش بیکارند و خودش هم هیچ هنری برای کسب درامد ندارد و اوضاع خوبی ندارد و آویزان زندگی برادرها شده است.گفت یادت هست وقتی بعد از مدتها فهمیدی چه تهمتی به تو زده چه دعایی در حقش کردی؟یادم آمد که آررره!! دعا کردم اگر راست می‌گوید من تقاص بدهم و اگر تهمت میزند امیدوارم شوهرش واقعا این بلا را سرش بیاورد.گفت: خدا جای حق نشسته!گفتم: نمی‌دانم شاید!توی مسیر برگشت توی مترو که نشستم آهنگ گوشی را که پلی کردم اولین آهنگی که پخش شد Temptation آرش بود. و من به جمعه‌ای که گذشت فکر می‌کردم.ببری بالای شلف صورتش را چسبانده بود به دیوار و توی خواب هفت پادشاه بود و دست و پاهایش هرکدام از طرفی آویزان بود. پوما توی سبد کنار بخاری خودش را گرد کرده بود و چرت می‌زد. ریزه جلوی بخاری و روی زیرانداز دستبافتم ماتحتش را چسبانده بود به بخاری و خر کیف شده بود. این روزها دارد مراحل بالغ شدن را از سر‌می گذراند. زردالو روی مبل روبروی آشپزخانه به حالت ابولهول نشسته بود و یک چشمش را یسته بود و خواب بود اما آن یکی چشمش بازبود و من را در آشپزخانه می‌پایید و آماده باش برای کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9manjooghf بازدید : 34 تاريخ : يکشنبه 19 آذر 1402 ساعت: 14:21

- در خوزستان دیدم هر طایفه‌‏ای برای خود یک صندوق مالی با پرداخت حق عضویت ماهیانه مردان طایفه تشکیل داده‌‏اند تا به هنگام نیاز، اعضا بتوانند از آن صندوق کمک بگیرند. این صندوق حتی به هنگام نزاع و قتل یک فرد، دیه فرد مقتول را تمام و کمال می‌‏پردازد و البته در قبال آن کمک‏ها، این افراد باید قواعد و هنجارهای طایفه خود را دقیق و موبه مو رعایت کنند.- رییس شورای حل اختلاف اندیمشک تا آخر گفتگو بر این عقیده است که زنان خود شرایط این قتل‌ها را فراهم می‌آورند و اگر قرار است کسی در رفتارش تجدیدنظر کند، این خود زنان هستند. وی از من می‌‌پرسد چرا یک زن ازدواج کرده باید با مرد دیگری ارتباط داشته باشد؟ من نیز در پاسخ او می‌گویم: آیا اکثریت ازدواج های شهر و منطقه شما اجباری نیست؟- زمانی همگان بر این تصور بودند که خانه امن‌ترین مکان ممکن است، شواهد و آمار خشونت دیدگان یکی پس از دیگری ثابت کرد که اتفاقا خانه و محل زندگی یکی از نا‌امن‌ترین اماکن برای زنان و کودکان است. چنانکه آمار جهانی زنان خشونت دیده اثبات کرد که تعداد زنان مورد خشونت در خانه‌های خود، بیشتر از زنانی است که به دلیل سرطان دچار آسیب و معلولیت شده‌اند.- با هر زنی که امکان گفتگو در این مورد را پیدا می‌کنم، سوال می‌کنم واکنش مادران به هنگام قتل دختران چگونه است؟ از همه آنها می‌شنوم که به هنگام قتل دختر، مادران نهایت همکاری را با مردان( اعم از شوهر، پسر، برادر و ...) می‌کنند! ناگفته نماند که این قتل‌ها صرفا در مورد دختران و زنان جوان نیست.- آیا مراکز امنی را برای این زنان تدارک دیده؟ خیر چنین مراکزی در این استان وجود ندارد. تا جایی که مجبور شدیم برخی از این زنان و دختران را ماه‌ها در زندان نگه داریم و متاسفانه به محض خروج آنها از زندان کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9manjooghf بازدید : 34 تاريخ : يکشنبه 19 آذر 1402 ساعت: 14:21

ماجرای دیروز دانشگاه نشان داد که؛آدم‌های پرتلاش شجاع هم هستند،همان طور که اتفاقات سال قبل نشان داده بود که ؛آدم‌های زیبا، شجاع هم هستند،آدم‌های شریف،شجاع هم هستند،آدم‌های بی‌هیاهو، شجاع هم هستند،آدم‌های خوش‌تیپ، شجاع هم هستند،آدم‌هایی زحمت‌کش، شجاع هم هستند،آدم‌های حلال‌خور، شجاع هم هستند،آدم‌های باهوش، شجاع هم هستند،آدم‌های آگاه، شجاع هم هستند... + نوشته شده در  یکشنبه بیست و هشتم آبان ۱۴۰۲ساعت 8:58&nbsp توسط منجوق  |  کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9manjooghf بازدید : 44 تاريخ : چهارشنبه 8 آذر 1402 ساعت: 16:38